شرکت LG امروز از دو مدل جدید لپ تاپ خودش رونمایی کرد تا بتونه سهمی از این بازار پر سود داشته باشه . این دو مدل جدید N550 و N450 نام دارند . در هر دو مدل می توان پردازنده های Core i5 یا Core i7 Ivy Bridge شرکت اینتل را انتخاب کرد . کارت گرافیک هر دو مدل AMD Radeon HD7650 می باشد .
مدل N550 از یک صفحه نمایش ۱۵ اینچی با رزولوشن HD Plus یعنی ۱۶۰۰ در ۹۰۰ و بصورت سه بعدی بهره می برد . این مشخصات در N450 عبارتند از صفحه نمایش ۱۴ اینچی با رزولوشن ۱۳۶۶ در ۷۶۸ .
LG هنوز برای مدل N550 قیمتی مشخص نکرده ولی مدل N450 در حدود ۱۴۸۰ دلار خواهد بود .
شاید زمان آن فرا رسیده است کمی رقابت سیستم عامل ها فشرده تر شود.طبق آنچه که به احتمال زیاد اطلاع دارید رقابیت سیستم عامل ها اکنون بین ای او اس و اندروید است.این دو اسب دونده به هیچ رقیب دیگری اجازه ی رقابت نمی دهند.در طول شش ماهه گذشته سهم اندروید در بازار از %۵۰٫۱ به %۵۰٫۹ و سهم ای او اس از %۳۰٫۲ به %۳۱٫۹ افزایش یافته است.اما Rim چه؟دو امتیاز به پایین تر.(از ۱۳٫۴ درصد به ۱۱٫۴درصد)و مایکروسافت؟۴درصد کاهش سهم و سیمبین هم %۱٫۱ از سهم بازار دور شده اند.
همان طور که در بالا خواندید،بازار سیستم عامل های موبایل در دستان گوگل و اپل است.مایکروسافت هم کم کم با ارائه ی ویندوز فون ۸ شاید جایی در این بازار برای خود پیدا کند.و اما شما چه فکر میکنید؟آیا الان زمان خوبی برای ورود یک سیستم عامل جدید است؟
حتما با مرورگر فایرفکس آشنایی دارید.یکی از موفق ترین مرورگرهای موجود است که به احتمال زیاد اکنون مرورگر شما هم همان است. موزیلا روز گذشته خبر برنامه خود برای عرضه یک سیستم عامل موبایل کاملا باز را رسما اعلام کرد.با نام رسمی فایرفاکس اوس(Firefox OS).
انتظار می رود که اولین دستگاه های مجهز به Firefox OS در سال ۲۰۱۳ وارد بازار شوند و موزیلا قبل از این یک برنامه حمایتی بسیار گسترده را برای کسب جایگاه مناسب در بازار موبایل و دیگر ابزارهای همراه آغاز کرده است. برای مثال ZTE و TCL، دو شرکت بزرگ چینی تولید کننده موبایل گفته اند که ابزارهایی با پردازنده کوالکام اسنپ دراگون و فایرفاکس او اس تولید خواهند کرد.
موزیلا می گوید که فایرفاکس او اس یک اکوسیستم موبایل کاملا باز خواهد بود که تماما بر اساس استانداردهای وب باز (open web standards ) و اپلیکیشن هایی بر پایه HTML5 ساخته خواهد شد. فایرفاکس او اس در واقع نامگذاری دوباره ای برای پروژه Boot to Gecko موزیلا است که قصد داشت یک سیستم عامل موبایل بر پایه موتور Gecko تولید کند. موتوری که هم اکنون توسط بسیاری از پروژه های نرم افزاری بازمتن مورد استفاده قرار می گیرد.
عملکردهای ابتدایی دستگاه (از قبیل تماس تلفنی، ارسال پیامک، تقویم و غیره) تماما بر پایه HTML5 خواهند بود و این کار قابلیت ها و امکانات بسیار گسترده ای را در اختیار توسعه دهندگان پلتفرم فایرفاکس او اس می گذارد. برای مثال توسعه دهنده می تواند اپلیکیشنی خلق کند که توانایی مشاهده و تجزیه و تحلیل تاریخچه پیامک های شما را داشته باشد. یا حتی بتواند در مواقع خاص، به صورت کاملا خودکار و بدون دخالت شما، پیامک ارسال کند.
در حالی که اغلب اوقات از اندروید به عنوان یک پلتفرم باز یاد می شود، اما این سیستم عامل کاملا بر پایه استانداردهای وب باز نیست. که دعوای حقوقی اخیر گوگل-اوراکل بخشی از نتایج آن است. و البته دستگاه های اندرویدی اغلب دارای محدودیت هایی هستند که توسط گوگل یا شرکت های تولیدی تحمیل می شوند. روت کردن دستگاه هم قابلیت و امکانات بیشتری را باز کرده و در اختیارتان می گذارد، اما تنها تعداد کمی از کاربران از آن اطلاع داشته و یا آن را به کار می برند.
به نظر شما آیا این سیستم عامل موفق خواهد بود؟و یا سرنوشتی مانند Web OS خواهد داشت؟
در چند روز اخیر سایت ها و خبرگزاری های وطنی، خبری مبنی بر استفاده ی نوکیا از اندروید را به روی آنتن بردند. در این سایت ها آمده بود؛ در صورت شکست ویندوز فون، نوکیا از سیستم عامل اندروید استفاده می کند و به نبرد با رقیبان می رود. در صورتی که ریستو سیلاسما عضو هیات مدیره نوکیا در گفتگو با یک کانال تلویزیونی فنلاند اعلام کرده بود که در صورت شکست ویندوز فون، سیستم عامل جایگزین را به بازار عرضه می کنیم و وبلاگ های وطنی مطلب را به اشتباه ترجمه و منتشر کرده بودند.
۶ دلیل اصلی برای استفاده نکردن نوکیا از اندروید
گفتنی است پس از روی کار آمدن استفان الوپ به عنوان مدیر عامل نوکیا که از مدیران اجرایی مایکروسافت نیز بوده، سیاست های نوکیا به کلی دگرگون شده و به صورت رسمی شریک مایکروسافت در پروژه ویندوز فون شده است.
مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است.
پس یکی از افرادشان را نزد او فرستادند.
مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی برخوردارید ولی تا کنون هیچ کمکی به خیریه نکردهاید. نمیخواهید در این امر خیر شرکت کنید؟
وکیل: آیا شما در تحقیقاتی که در مورد من کردید متوجه شدید که مادرم بعد از یک بیماری طولانی سه ساله، هفته پیش درگذشت و در طول آن سه سال، حقوق بازنشستگیاش کفاف مخارج سنگین درمانش را نمیکرد؟
مسئول خیریه: (با کمی شرمندگی) نه، نمیدانستم. خیلی تسلیت میگویم.
وکیل: آیا در تحقیقاتی که در مورد من کردید فهمیدید که برادرم در جنگ هر دو پایش را از دست داده و دیگر نمیتواند کار کند و زن و ۵ بچه دارد و سالهاست که خانه نشین است و نمیتواند از پس مخارج زندگیش برآید؟
مسئول خیریه: (با شرمندگی بیشتر) نه . نمیدانستم. چه گرفتاری بزرگی…
وکیل: آیا در تحقیقاتتان متوجه شدید که خواهرم سالهاست که در یک بیمارستان روانی است و چون بیمه نیست در تنگنای شدیدی برای تأمین هزینههای درمانش قرار دارد؟
مسئول خیریه که کاملاً شرمنده شده بود گفت: ببخشید. نمیدانستم این همه گرفتاری دارید…
وکیل: خوب. حالا وقتی من به این ها یک ریال کمک نکردهام، شما چه طور انتظار دارید به خیریه شما کمک کنم؟
یه روزی یه مرده نشسته بوده و داشته روزنامه اش رو می خونده که زنش یهو ماهی تابه رو می کوبه تو سرش!
مرده می گه: برا چی این کار رو کردی؟
زنش جواب می ده: به خاطر این زدمت که تو جیب شلوارت یه تکه کاغذ پیدا کردم که توش اسم جنى (یه دختر) نوشته شده بود…
مرده می گه: وقتی هفته پیش برای تماشای مسابقه اسب دوانی رفته بودم اسبی که روش شرط بندی کردم اسمش جنی بود.
زنش معذرت خواهی می کنه و می ره به کارای خونه برسه.
سه روز بعد، مرد داشت تلویزین تماشا می کرد که زنش این بار با یه قابلمه ی بزرگتر می کوبه تو سرش به طوری که مرده تقریبا بیهوش می شه.
مرد وقتی به خودش میاد می پرسه این بار برای چی منو زدی؟
زنش جواب می ده: آخه اسبت زنگ زده بود!
HD 720 | HD 480 | MP4 360 | 3GP |
Download | Download | Download | Download |
در روزگاری دور حدود قرن پانزدهم میلادی، در روستایی نزدیک نورنبرگ آلمان یک خانواده پر جمعیت 10 نفره زندگی می کردند. شغل پدر خانواده کفاف زندگی آنها را نمی داد برای همین او شبانه روزی کار می کرد تا همسر و فرزندانش احساس کمبود نکنند. در بین فرزندان آنها دو پسر دوقلو بودند به نامهای آلبرت و آبریش. آنها علایق یکسانی هم داشتند و دوست داشتند در آینده نقاش یا مجسمه ساز شوند. آنها آکادمی هنر سوئد را برای تحصیل خود انتخاب کرده بودند. سالها گذشت و آنها به سن دانشگاه رسیدند. اما پدر قادر به پرداخت هزینه تحصیل هردوی آنها بطور همزمان نبود. برای همین قرار شد که قرعه کشی کنند و نفر برنده به سوئد رود و نفر بازنده با کار در معدن کمک خرج تحصیل برادرش باشد. قرعه به نام آبریش افتاد و او به سوئد رفت وبه تحصیل در رشته نقاشی پرداخت. آلبرت هم در معدن کار می کرد. 4 سال گذشت و حالا آبریش یک نقاش معروف شده بود. او با خوشحالی به خانه بازگشت و از آلبرت خواست تا به سوئد برود. اما دستهای آلبرت در اثر کار در معدن خراب و ضخیم شده و انگشتانش از حالت طبیعی خارج شده بودند. او گفت: من دیگر با این دستها قادر به نقاشی نیستم اما دستهای تو دستهای من هم هست. مهم این است تو به آرزویت رسیدی. آبریش اشک ریخت و برادرش را در آغوش گرفت. برادری که آینده اش را فدایش کرده بود. سالها گذشت و نام آبریش دورر بعنوان بهترین نقاش رنسانس در همه دنیا پخش شد. اما ازمیان همه آثارش یک نقاشی بسیار زیبا وجود دارد که آن را از روی دستهای برادرش آلبرت کشیده و به او هدیه کرده است. یک شاهکار هنری معروف به نام "دستان بهشتی